بسم الله الرحمن الرحیم-بخش دوم- به بهانه- رحلت جانسوز ایت الله مجاهد کبیر رفسنجانی رحمت الله علیه- وضعیت ایران از لحاظ نظامی بسیار بحرانی بود- بدترین وضعیتی که میتوان تصور کرد- دو ابرقدرت نظامی باوجودانکه باهم سرشاخ در افغانستان شده بودند در حمله به ایران متحد بودند- وهر کشوری وحتی هرقاره ای- میتوانستند به راحتی به زانو دربیاورند- لذا ارتش درسیستان وبلوجستا روحیبه خودرا بطور کلی از دست داده بود-مرز پاکستان وافغانستان یک شده بود- هم افغانی وهم پاکستانی- از مرز یک دیگر میتوانستند استفاده کنند- دراین شرایط هرد ابرقدرت از سلاح های مخفی نگاه داشته خوداستفاده میکنند وانهاراتست میکنند واین فرصت را ازدست نمیدهند – وجهان سوم چون اطلاعات ندارد یک خوشخیالی وخوش باوری دارد- وقتیکه مواجه شد قبول میکند وانزمان نمیدادند دقیقا باید چکار کند ولذا باید بی محابا شد—تعدادی از واحدهای استان فارس از کردستان به جنوب امده بودند بافاصله اندکی از واحد قرار داشتند ورهبران انها به دیدار فرمانده واحد ما شهید پرعظمت مهندس ظل انوار امده بود ولی ایشان انموقع نبودند با بچه ها توپخانه- ما اشنا بودد – من به ایشان گفتم درست درتیرس توپخانه عراق هستید- یکی از بزرگان فرمودند کجا درتیرس عراق نیست؟؟ یکی بچه های ما- وسط این بیابان رفته درس بخوا اند یک موشک بیست سانتی- ان به زمین خورده است- معلوم نشد ازکجا این موشک پرتاب شده است- ایا هواپیمای استلیت- امریکا زده است از پایگاه ای کویت زده شده است وغیره وبقول یکی از بچه ها رادار ما باید تاقطب جنوب را دقیقا مشخص کند- حتی پنجاه کیلومتر از جبهه دور باشید باید درسنگر های حساب شده وکانال حساب شده داشته باشید وسهل انگاری نباید کرد ظرف یک ماه وبیست روز- هفت دیده بان مارا شهید کردندکه بعضی ها برای عراقی ها دست تکان داده بودند- دیده بان یک جوان غیور ابادانی بود- دیپلمه خیلی واردبود روزانه حداقل بیست گلوله- می امد وایباشن هروقت دیه بانی میکرد مدتی بیادمخفی باشد ودرهما زمان جابه جائی تانک میشد ویا تانکی از جبهه دور میشد- امروزه باید باوسایل پیشرفته دید بانی کرد- ودید بان درجایگیاه امنی درزیرزمین باشد- ایشان بیان میکرد درحالیکه جائی را نشان داد عراقی قبلا این منطقه را دراختیارداشتند یک- کانال بسیار دقیق مهندسی که از دشت ه طرف عراق- تپه رابریده بودندکه از بالا به هیچ وجهه قابل تشخیص نبود- واز کنار کوه متصل میشد به جاده اصلی- که اینجاده برای زخمی ها وفرماندهان بوده است – درانتهای این کانال که به دشت میرسید یک درب کرکرهای کار گذاشته بودند- که این کرکر پائین بود ایشان ملاحظه میکند- یک موشک امد نزدیک تپه نود درجه پیچیدبه سمت راست رسید به جلوی کرکره دوباره نوددرجه پچیده- تاراست شد وبه کرکره برخورد- کرد- دستور امد کسی به کرکره نزدیک شود ولی اگر کسی بتواند بامحاسبات دقیق برود وقطعات موشک رابیاورد- که بسیاری مهم است خودرا معرفی کند- لذا در سیستان وبلوجستان- هیچ گونه تاسیسات نظامی قابل قبولی نداشتیم ومانند جبهه جنوب میبایست حداقل یک چنین جبهه- میساختیم- که حداقل یک میلیون- سرباز درانجا مستقر شود که حداکثربرای پنچاه نفر را کنترول کند—اوقت میزان جاسوسی حداقل پنجاه از صد است- وماهوارها وابزارهای دقیق ای که دربیابان کار گذاشته اند میتواند- حرکت مار را درشب رصد کند ولانه انرا مشص کند- لذا اینکاربسیار مشکل بود واین مهم را به عهد – عهده امیر کبیرنستوه حضرت مجاهد کبیر مرحوم رفسنجانی رحمت الله علیه گذاشته شد—دوعکس از ایشان- در روزنامه ها چاپ شد یکی دربالای تپه درحال قیلان کشیدن هستند-نزدیک جبهه است عشایر پئین هستند درحال اماده شده به جبهه رفتن- ویکی درنزدیک تپه چندقدمی جبهه- درکنار یک چادر درحال قیلیان کشیدن- ونیروها پشت تپه درحال جنگیدن- حضرت استادمعزز ایت الله حائری شیرازی- رحمت الله علیه – فرمودند به عکس خوب نگاه کنید- ایشان مانند کسی است هم اکنون در خانه اش است- این امربوجود نمی اید-مگرانکه فرد به فقه وفتوا خود سخت ایمان داشته باشد- اتفاقا قران همین میگوید- واین افراد که بلوچی هستند- با انگیزه زیاد با بلوچی میجنگد واین انگیزه به خاطر وجود ایشان است که یک کار الهی است وبیش از ده بمب هیدرژنی – انرژی وانگیزه ایجاد میکند- واین کار یک روحانی است که جایگزین ندارد-ادامه دارد